English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5748 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the law is prospective U اثر قانون مربوط به اینده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
futuristic U مربوط به اینده
prospective U مربوط به اینده
long range U مربوط به اینده دور
proximo U مربوط بماه اینده
child labour legislation U قانون مربوط به کارخردسالان
mil rule U قانون مربوط به رابطه میلیمی
future perfect U شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
huygen's principle U قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
forced sale U فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
legalism U رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
the law is not retroactive U قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
code U قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
declaratory statute U قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure U قانون اصول محاکمات قانون شکلی
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically U مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences U روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic U مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital U مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
canons U قانون کلی قانون شرع
say's law U قانون سی . براساس این قانون
canon U قانون کلی قانون شرع
penal statute U قانون جزایی قانون مجازات
supervisory U مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
marginal productivity law U قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
futurity U اینده
aftertime U اینده
incoming U اینده
to be U اینده
forthcoming U اینده
approaching U اینده
comer U اینده
following on U از پی اینده
future U اینده
toward U اینده
forthcomming U اینده
coming U اینده
lavenir U اینده
next U اینده
in the time to come U اینده
at a laterd U در اینده
prospected U اینده نگری
prospects U اینده نگری
proximo U درماه اینده
even tual U درنتیجه اینده
by next mail U باپست اینده
paulo postfuture U اینده نزدیک
the a season U موسم اینده
prospectiveness U وابستگی به اینده
prospecting U اینده نگری
the future U جهان اینده
emergent U بیرون اینده
intercurrent U در میان اینده
proximo U ماه اینده
offing U در اینده نزدیک
looking U بنظر اینده
the f. winter U زمستان اینده
futures U قراردادهای اینده
prospect U اینده نگری
the next world U جهان اینده
the a season U فعل اینده
the next world U عالم اینده
f. tense U زمان اینده
odd comeshortly U اینده نزدیک
upcoming U زود اینده
futures contract U قرارداد اینده
futurism U اینده گرایی
futurity U نسل اینده
futurity U اتفاقات اینده
catabatic U پایین اینده
providential U اینده نگر
sup.latest or last U دیر اینده
prospectively U با عطف به اینده
prospectus U اینده نامه
prospectuses U اینده نامه
nrxt monday U دوشنبه اینده
prospect of the future U دورنمای اینده
erelong U در اینده نزدیک
katabatic U پائین اینده
nether world U جهان اینده
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
emergence U ناگه اینده اورژانس
prescient U عالم به غیب یا اینده
otherworldiness U وابستگی بجهان اینده
oncoming U پیشامد کننده اینده
scouts U ارزیابی حریف اینده
prospectiveness U چشم داشت به اینده
provident U صرفه جو اینده نگر
the ensving twelve months U دوازده ماه اینده
latest U تازه گذشته اینده
scout U ارزیابی حریف اینده
future U بعد اینده اتیه
scouted U ارزیابی حریف اینده
without prejudice U بدون تاثیر به اینده
emergency U ناگه اینده اورژانس
tardier U دیر اینده کند
post date U تاریخ اینده گذاشتن
emergencies U ناگه اینده اورژانس
tardy U دیر اینده کند
tardiest U دیر اینده کند
perfect foresight U اینده نگری کامل
the rising generation U دوره جوانان اینده
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
intermediate U درمیان اینده مداخله کننده
hold over U برای اینده نگاه داشتن
hunching U فن احساس وقوع امری در اینده
on the th prox U در روز چهارم ماه اینده
hunches U فن احساس وقوع امری در اینده
hunch U فن احساس وقوع امری در اینده
providence U صرفه جویی اینده نگری
exdividend U بدون سود اینده سهام
forward sales U فروش کالاجهت تحویل در اینده
hunched U فن احساس وقوع امری در اینده
future attacks U حملههای اینده را پیش بینی نکردند
hidden momentum of population growth U سبب گستردگی والدین اینده میشود
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
nominating U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominate U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
tenors U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
tenor U بازاری که در ان معامله برای اینده صورت می گیرد
current liabilities U بدهیهایی که باید در اینده نزدیک پرداخت شوند
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
augural U تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
the law does not apply to him U او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
disqualification U اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
bill time draft U برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
exclusion U اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از دوبازی اینده
futures U قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
disqualifications U اخراج بازیگر یامربی و محروم شدن از بازی اینده
civil appropriation U اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
prolepsis U فرض قبلی صحبت از اینده چنانچه گویی گذشته است
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
demand factors U پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
the long arm of the law U دست قانون [دست قدرتمند قانون]
plunging fire U تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
innovation theory U ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
future promissory U زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
intervenient U در میان اینده واقع در میان
rule U قانون
law U قانون
legal U قانون
enacment U قانون
kanoon U قانون
statutes U قانون
canons U قانون
act U قانون
acted U قانون
statute U قانون
legislation U قانون
canon U قانون
laws U قانون
regulation U قانون
lex U قانون
nisi U قانون
hess's law U قانون هس
edicts U قانون
edict U قانون
code U قانون
regardless of the law U به قانون
law of constant heat sumation U قانون هس
indemnities U تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnity U تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
mil rule U قانون میلیم
law of gravitation U قانون گرانش
to break a law U قانون شکنی
law of frequency U قانون بسامد
chain rule U قانون زنجیری
law of demand U قانون تقاضا
law of election U قانون انتخابات
economic law U قانون اقتصادی
employment act U قانون اشتغال
unwritten law U قانون ننوشته
breach U قانون شکنی
breached U قانون شکنی
nationality law U قانون تابعیت
breaches U قانون شکنی
trapezoidal law U قانون ذوذنقهای
planck law U قانون پلانک
law of effect U قانون اثر
einstein's law U قانون اینشتاین
law of induced current U قانون لنتس
distribution law U قانون توزیع
articles U ماده قانون
merkel's law U قانون مرکل
the letter of the law U عبارت قانون
Recent search history Forum search
1ICR
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1A cop who doesn't exactly play it by the book.
2تعریف فونتیک چیست؟
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1life cycle ceremonies
1meaning of taking law
1It's not business to you
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com